شکست کوربین از برگزیت
با این مقدمه میتوان گفت که در این انتخابات، مقبولیت سنتی چپ یا راست مورد قضاوت قرار نگرفت بلکه انتخاب در یک بستر متفاوت دیگر صورت گرفت و برگزیت به عامل تعیینکننده برای این انتخابات تبدیل شد. اتفاقی که رخ داد این بود که در مناطق رایگیری که معمولا حزب کارگر دست بالا را از ۱۹۳۵ تاکنون داشته، اینبار و به شکل باور نکردنی حزب محافظهکار برنده شد. مناطق مرکزی و شمال انگلیس که پایگاههای قوی حزب کارگر بودند صرفا به خاطر برگزیت به حزب محافظهکار رای دادند و بخشی از جریان پوپولیستی کارگران سفید، حزب کارگر و شخص کوربین را رها کردند و تنها دلیل این چرخش هم مساله برگزیت بود. در این انتخابات بهرغم اینکه امر سیاسی نقش مهمی داشت اما نمیتوان بحث را به مقولههای مارکسیستی و اکونومیستی تقلیل داد و مدافعان تحلیل از این زاویه هم نمیتوانند این انتخابات را از این دریچه به راحتی تحلیل کنند. در زمان رقابتهای انتخاباتی حزب کارگر و شخص جرمی کوربین برنامه منسجم و مترقی را منتشر کردند که اکثر مردم جزییات مطرح شده در این برنامه را قبول داشتند اما پیشروی پوپولیست به عقبنشینی این جریان منتهی شد. شیفت طبقاتی و چرخش رای در مناطق جغرافیایی که حامیان حزب کارگر بودند اما به سمت حزب محافظهکار در این انتخابات گرایش پیدا کردند، در نتیجه بسیار تعیینکننده بودند. سوالی که باید به آن پاسخ داده شود این است که آیا اکنون دولت محافظهکار با اکثریت آرا، توانایی خروج آرام از اتحادیه اروپا را دارد؟ سوال دیگر این است که حزب محافظهکار چگونه میتواند به مطالبه مردمی در این زمینه آن هم با چنین بستر رای قوی پاسخگو باشد؟