آب سار، گزارش یک باور عامه کهنسال برای مبارزه با ملخ
پس از بارندگیهای سیلآسای فروردینماه سال ۹۸ و انتشار گزارشهایی از هجوم گروههای بزرگ ملخ از شبه جزیره عربستان به شش استان ایران و تهدید کشاورزی ایران، مردم و نهادهای مسئول هر کدام در جستجوی بهترین راه برای رویارویی با این پدیده برآمدند.
برپایه یک گزارش مردمشناسی که پس از ۷۰ سال در اینجا منتشر میشود بنا به گفتههای چند تن از سالخوردگان روستای گهرو در شهرستان کیار از استان چهار محال و بختیاری به این نگارنده، در سالهای دهه ۱۳۲۰ خورشیدی در زمانی که این روستا با هجوم بیسابقه ملخ روبرو شده بود، اهالی روستا برای مبارزه با هجوم ملخ، به یک باور قدیمی روی آوردند.
پس همگی تصمیم گرفتند دو یا سه نفر از اهالی با تجربه را برای یافتن آبی که آن را «آب ِسار» مینامیدند به شهرهای دیگر بفرستند. این افراد پس از چند روز بازگشتند و مقادیری «آب سار» را که از راهی دور با خود آورده بودند، در بطریهای بزرگ ریخته و در کنار زمینهای کشاورزی خود بر روی درختان آویزان کردند. سپس به فاصله کوتاهی، گروه بزرگی از پرنده سار بر فراز روستا به پرواز در آمدند و شمار زیادی از ملخ ها را خورده یا کشتند و به این ترتیب خطر هجوم ویرانگر ملخها منتفی شد.
در خاطرات سالخوردگان این روستا مشخص نیست که این آب از کدام شهر یا ناحیه ایران به دست آمده بود و به نظر نمیرسد که بجز یک باور قدیمی عامه، دلیل منطقی برای چنین تاثیری وجود داشته باشد. با این حال، با بررسی باورهای مردم مناطق دیگر به موارد مشابه برمیخوریم.
چنانکه مردم محلی روستای آب ملخ از توابع بخش پادنا در شهرستان سمیرم از استان اصفهان باور دارند که سالها پیش، زمانی که مزارع روستاهای اطراف مورد تهاجم ملخ قرار گرفت، اهالی آن روستاها از آب سرچشمه آبشار آب ملخ که از دل کوه بیرون میآید، استفاده کردند و ملخها همه یکجا کشته شدند.
در این مورد محمدحسن مقدم مراغهای ملقب به اعتمادالسلطنه قاجار، وزیر انطباعات (نشر کتاب) دوره ناصری در کتاب مرآت بُلْدَانِ ناصری با موضوع جغرافیا و تاریخ ، درباره این آبشار چنین نوشته است:
«چشمهای است که به زعم بعضی، آب آن دافع مضرت ملخ است و از کوه دنا که از مشاهیر جبال و در میان اراضی فارس و عراق واقع است، میجوشد و آب چشمه بر روی پل سنگی میریزد و از دو طرف به رودخانه داخل میشود. معروف است که چون ملخ به ناحیهای آید شخصی برسر این چشمه آمده ظرفی از آب چشمه به نیت آن ناحیت برمی دارد و گوید میخواهم سار ملخخوار به فلان جا آید و شرط است که در هیچ منزلی ظرف آب آن چشمه را به زمین نگذارد و هر جا که منزل کند، ظرف آب را بر سه پایه یا درختی بیاویزد و چون به ناحیه ملخزده وارد شود آب را بر مزارع و اراضی بپاشد تا به زودی مرغ سیاهی به نام سار به عده زیاد در آن محل پدیدار آید و ملخها را صید کرده بخورد تا تمام شوند. ولی این قول معروف دلیل عقلی ندارد. شاه عباس در سنه ۱۰۶۶ هجری قمری به تماشای چشمه آب ملخ رفت و به قرار معلوم در قزوین هم چشمه آب ملخ وجود دارد.»
صادق هدایت، در کتاب نیرنگستان از این آبشار با نام چشمه «آب مرغان» نام میبرد و مینویسد:
«آب مرغان، نام چشمه ای است از کوهسار سمیرم و قمشه و آب آن چشمه را برای دفع ملخ به هرجا برند و به نیت هر ولایت که آن آب برداشته بشود و با کوزه با خود برند، مرغهایی که آن را سار گویند از قفای آن آب روند و چون بدان مکان رسند که آب را در آن پاشیدهاند، سار بسیار گرد آیند و ملخان را به منقار به دو نیم زنند تا همگی کشته شوند و آن مزارع ایمنی یابند …. و خود در زمان توقف فارس دیدم که از شیروان به طلب آن به فارس آمده بودند و گویند شرط تاثیر آن است که آب را بر زمین نگذارند و بر سه پایه آونگ کنند و گاه برداشتن از چشمه به قفا نگرند. والله اعلم.»
چنانکه گفته شد، اگرچه به نظر نمی رسد که این باورها دارای بنیان منطقی باشد ولی از جنبه مردمشناسی دارای اهمیت است.
سارها پرندگانی هستند که از حشرهها، و دانهها تغذیه میکنند و گاه میتوان آنها در دستههای چند هزارتایی دید که هنگام پرواز تعداد آنها آنقدر زیاد میشود که آسمان را سیاه میکنند. این پرندگان خود در دستههای بزرگ، ممکن است به باغها و درختان و مزرعهها هجوم برند.
به نظر می رسد که تجمع انبوه ملخ در یک منطقه باعث جلب توجه دستههای بزرگ سار به آن منطقه میشود و آب سار در عمل نقشی در جلب سارها به مناطق ملخزده نداشته باشد.
